مسئله بعثت یک تحول علمی- عرفانی در عالم ایجاد کرد که آن فلسفههای خشک یونانی را که به دست یونانیها تحقق پیدا کرده بود و ارزش هم داشت و دارد، لکن مبدل کرد به یک عرفان عینی و یک شهود واقعی برای ارباب شهود. قرآن در این بُعدش برای کسی تا کنون منکشف نشده است مگر مَنْ خوطِبَ بِه؛ و در بعض ابعادش حتی برای مَنْ خوطِبَ بِه هم منکشف نشده است و فقط برای ذات ذو الجلال جلّت عظمتُه معلوم است.
اگر کسی سیر کند در فلسفههای قبل از اسلام و فلسفههای بعد از اسلام، و خصوصاً قرنهای آخر و عرفای قبل از اسلام و آن کسانی که در هندوستان و امثال آن یک همچو مسائلی داشتند، با عرفای بعد از اسلام که به تعلیم اسلام در این امر وارد شدهاند، میفهمد که چه تحولی در این بعد حاصل شده است؛ در صورتی که عرفای بزرگ اسلام هم راجِل هستند در کشف حقایق قرآن.