کجفهمیهایی در انسان هست که این کجفهمیها گاهی خیلی زیاد میشود. اینها دعا را نمیفهمند چی هست، لهذا، خیال میکنند که حالا ما خوب، قرآن را میگیریم دعا را رها میکنیم. اینها نمیفهمند که دعا اصلًا چی هست. مضامین ادعیه را نرفتهاند ببینند که چی هست، به مردم چی میگوید، چه میخواهد بکند. اگر نبود در ادعیه الّا دعای مناجات شعبانیه، کافی بود برای اینکه امامان ما، امامان بحقند؛ آنهایی که این دعا را انشا کردند و تعقیب کردند. تمام این مسائلی که عرفا در طول کتابهای طولانی خودشان یا خودشان میگویند در چند کلمه مناجات شعبانیه هست، بلکه عرفای اسلام از همین ادعیه و از همین دعاهایی که در اسلام وارد شده است از اینها استفاده کردهاند.
و عرفان اسلام فرق دارد با عرفان هند و جاهای دیگر. این دعاهاست که به تعبیر بعض از مشایخ ما میفرمودند که «قرآن، قرآن نازل است، آمده است به طرف پایین و دعا از پایین به بالا میرود، این قرآن صاعد است.» معنویات در این ادعیه- آنی که انسان را میخواهد آدم کند، آنی که این افرادی که اگر سر خود باشند از همه حیوانات درندهتر هستند- این ادعیه با یک زبان خاصی که در دعاها هست اینها این انسان را دستش را میگیرد و میبردش به بالا، آن بالایی که من و شما نمیتوانیم بفهمیم، اهلش هستند.