از آن طرف همین مسئله کشف حجاب با آن فضاحتی که اینها کردند و با آن رفتاری که با زنهای محترمه کردند و با آن رفتاری که با روحانیون کردند در این مسائل که حتی به مرحوم آقای کاشانی هم پیشنهاد کرده بودند... دیگر در شهرستانها، در دهات و همه جا حتی در قم، یک فضاحتی در قم در آوردند که قابل ذکر نیست. و این هم برای این بود که این جوانها را، جوانهای غافل، زن و مرد را وارد کنند در میدان و سرگرمشان کنند به هم و از اساس مسائل اینها غافل باشند.
همچو مراکز فحشایی که اینها درست کردند که از تهران تا آخر تجریش صدها مراکزی بود که مال عشرتکده و امثال ذلک بود، همه اینها دیدید که زنانه بود. لهذا، جوانهای ما، ملت ما اصلًا دیگر توجه به مسائل اساسی که باید بکنند نداشت. نه مردش، نه زنش، نه مردها آزاد بودند و نه زنها آزاد بودند، اسمش را گذاشته بودند «آزاد مردان و آزاد زنان»! این اساسی بود که از اول رضا خان که انگلیسها- خدا لعنتشان کند- او را آوردند به ایران و او را وادار کردند به این مسائل و بعدش هم دنبالش شعراشان و نمیدانم نویسندگانشان و رسانههای گروهیشان را. همه اینها در خدمت این بود که این ملت را نهی کنند از آن چیزی که خودش دارد. آن را توجهش را به همین عشرتها و به همین بساط لهو و لعب بکنند. اینها را آزاد قرار دادند؛ این مراکز لهو و لعب را. اما در تمام تهران شاید یک مرکزی که بتواند تعلیمات دینی ... نه از نظر مردان و نه از نظر زنان که آزاد باشند در تعلیماتشان، معلوم نبود که باشد. در هر صورت اینها مسائلی است که ابرقدرتها با نقشههای بسیار دقیق که کارشناسانشان کردند.