کوشششان این است. کوشش همه مردم باید این باشد که زیر بار ظلم نروند. همان طوری که ظلم حرام است، زیر بار ظلم رفتن هم حرام است. مظلوم شدن غیر زیر بار ظلم رفتن است. آدم باید تا آنجا که قدرت دارد زیر بار ظلم نرود. یک وقت زور است دیگر، چه بکند؟ باید تن ندهد به ظلم. کوشش کند که ظلم را برطرف کند. در دستورات اسلام است که اگر کسی آمد توی خیابان، حمله کرد به کسی بکشیدش. دفعش کنید و لو کشته بشود. اگر کسی آمد حمله کرد به شما، و لو بخواهد مالتان را ببرد دفعش کنید، و لو کشته بشود. جلو ظلمش را بگیرید. نباید انسان تن در بدهد به اینکه یک کسی بیاید به او ظلم کند.
حکومت اسلامی اگر پیدا شد قطع ریشه ظلم است. یعنی حاکمش هم نمیتواند ظلم بکند. رئیس دولتش هم نمیتواند ظلم بکند. اولًا موظف است نکند. ثانیاً بخواهد بکند نمیگذارند او را. حکومتهای اسلامی حکومتهای عدالت است. برای عدالت آمدهاند. حکومتها نیامدند که به مردم بزرگی بفروشند. حکومتها خدمتگزار باید باشند. اگر از خدمتگزاری تخلف بکنند خلاف موازین اسلام است. این طور نبوده است که حکومتهای صدر اسلام بخواهند که یک آقایی به مردم بفروشند. بخواهند که قدرتمندی کنند. آنها برای خدمت به مردم و جنگهایی که میکردند هم، خدمت به مردم بوده و تمام اقداماتشان برای این بوده است که مردم را نجات بدهند.