من دلخوشم به اینکه یک همچو تحولی در ایران، در همه قشرها، شده است. الآن در همین قضیه جهاد سازندگی، خوب انسان میبیند که از همه جا اشخاصی که هم تحصیلکردهاند، خصوصاً خانمها، اینها -همین امروز هم در یک مصاحبهای که بود من گوش کردم- دیدم که میگوید که ما از اول آفتاب میرویم سراغ کار تا غروب. این یک مسئلهای است که یک تحولی است پیدا شده است، یعنی همه با اشتیاق و احساس اینکه باید برای مردم کار بکنیم مشغولند و مسلّماً در شما هم همین معنا هست.
شکی نیست که حالا دیگر با اینکه یک الزامی و یک اجباری، اینها نیست، خودتان داوطلبید و مشکلاتی اگر هست، خودتان مشکلات را رفع میکنید. بنا بر این آن چیزی که مایه دلخوشی ماست این است که این تحول اسلامی که با دست خدا پیدا شده است و کسی نمیتوانست یک همچو تحولی ایجاد کند، خصوصاً تحولات روحی که از امریکا یک عدهای جوان چند روز، چند وقت پیش از این آمدند که ما آمدیم برای همین جهاد سازندگی و برویم به دهات. من به آنها گفتم که خوب، من میدانم که شماها اهل اینکه بتوانید با یک قدرتی درو بکنید یا بنّایی بکنید یا همچو چیزی را، همچو قدرتی ندارید؛ لکن متوجه باشید که کار شما چه کار ارزندهای است. شما وقتی که از امریکا آمدید و رفتید در روستای فلان، و مردم دیدند که یک دسته از جوانهای تحصیلکرده آمریکا که شاید بعضیشان هم مهندس و بعضیشان دکتر باشند آمدهاند درو میخواهند بکنند، این یک روحیه بزرگی به مردم اعطا میکند که آن رعیتی که امروز یک جریب را مثلًا درو میکرده فردا دو جریب را درو میکند، این قدرت میخواهد.
خیال نکنید که ما کارمان کم است، نه، کار شما از حیث معنویت خیلی زیاد است. وقتی این رعیتها که تا حالا هر چه دیده بودند هِی یک سربازی برود یا یک ژاندارمی برود و اذیت کند، همین را دیده بودند، یا اخاذی کند، حالا ببینند که یک دکتری، یک مهندسی، یک محصلی میرود، چه از مرکز اینجا، چه از خارج، میرود و به اینها کمک میکند، اینها تا کنون به چشمشان نخورده بود که یک دسته از خانمهایی که در شهرستان زندگی کردهاند، بروند توی این جمعیتهایی که دارند درو میکنند همراه آنان درو بکنند، همچو چیزی به چشمشان نخورده بود، به خیالشان نمیآمد، حالا وقتی که میبینند یک همچو حس انسانی پیدا شده است و این در سایه اسلام پیدا شده و قدرتهای ظاهری نمیتواند یک همچو تحولی را بدهد، تحول اسلامی و انسانی است، این آنها را همچو دلخوش میکند، که کارهاشان و قدرتشان را چند مقابل میکند.
بنا بر این یک تحول انسانی و تحول روحی حاصل شده است که این موجب طُمانینه انسان است؛ موجب اطمینان است. و من امیدوارم که این محفوظ بماند و ملت ما همین طور که حالا زنده هستند زنده بمانند و این مملکت را با این زندگی، با این هوشیاری، مملکت را به پیش ببرند؛ به طوری که افرادْ خودشان دیگر راه خودشان را پیدا کرده باشند که با فقدان اشخاص، هیچ خللی وارد نشود.