آزمونِ خدمت

سخنرانی در جمع اعضای شوراهای محلی توزیع کالا در تهران (امتحان الهی)
صبح ۱۱ بهمن ۱۳۶۲/ ۲۷ ربیع الثانی ۱۴۰۴
خدمت به مردم, امتحان الهی, خدمت به کشور,
آزمونِ خدمت

همه چیز دست خود شماست و مسئول خود شمایید. در رژیم سابق ملت می‌گفت خوب، من چه کنم، به دست من چیزی نیست، اگر سوال می‌شد. امروز که همه چیز در دست خود شماهاست دیگر این عذر پذیرفته نیست که من چه کنم. هر کس در هر محلی که هست، آن کسی که در یک اداره ایستاده است و برای رفت و آمد مردم راه می‌دهد یا کارهای دیگر انجام می‌دهد، با آن کسی که در اداره روی صندلی نشسته است و مردم به او مراجعه می‌کنند و آن کسی که در جبهه دارد جنگ می‌کند، و آن کسی که در پشت‌ جبهه هست و خدمت می‌کند، و آن بازاری که در بازار مشغول کسب و تجارت هست، و آن کارمند که در ادارات مشغول فعالیت هستند، و آن دهقان‌ها که در محل کشاورزی مشغول خدمت هستند، و آنهایی که در کارخانه‌ها مشغول فعالیت هستند، و تمام قشرهایی که در این کشور تصور بکنید، تمام اینها، از مقدرات این مملکت سوال می‌کنند از شما.

کسی گمان نکند که خوب من بازاری هستم، نمی‌توانم. من یک اداری جزء هستم، من یک کارمند ضعیف هستم. فرق ما بین هیچ یک از شماها نیست در این معنا. هر کس آن محلی که هست همان محل، محل آزمایش‌اش است. آن کارمند جزئی که یک کار جزئی انجام می‌دهد آن کار جزئی آزمایش اوست. آیا این کاری که دست اوست انجام چطور می‌دهد؟ با کسانی که به او در همین جزئی مراجعت می‌کنند چه رفتار می‌کند؟ آیا قصدش از این شیطان است یا قصدش خداست؟ این مساله استثنا ندارد.