شمایی که سر و کارتان با یک عدهای اشخاص هست که محتاج به این هستند که رسیدگی بشوند، و اگر چنانچه رسیدگی درست نشوند قلوب آنها جریحهدار میشود، این احساس را باید بکنید که این بنده خدایی است که حاضر است اینجا؛ و آزردگی قلب و روح هم اسباب این میشود که خدای تبارک و تعالی ناراضی باشد از ما، اگر این احساس باشد، کارها را انسان خوب انجام میدهد. و ما الآن مکلفیم که مملکتمان- که آشفته شده است و دارد هی از اطراف، باز آنها دست از آن برنمیدارند- هر کداممان در هر جا که هستیم آن کاری که محول به ماست -آن کار را- خوب انجام بدهیم؛ و اگر چنانچه هر کسی این احساس را بکند، آن کسی که بالای سر مریض است، طبیب است کار را خوب انجام بدهد، خوب معاینه کند، دقت کند؛ فرق نگذارد ما بین یک نفر آدمی که مثلًا فقیر است، با یک آدمی که غنی است؛ فقیر را بیشتر به آن عنایت کند؛ برای اینکه فقیر برای آن احساس فقری که میکند بیشتر احتیاج دارد به اینکه نوازش بشود.
آن کسی هم که میخواهد -فرض کنید که- آمپول بزند، باز ببیند که این طوری است که باید خدمت بکند، خدمتی محول است به او، آن را باید خوب انجام بدهد. حقوق میگیرد برای خدمتی؛ اگر خوب انجام ندهد حقوقش حرام است؛ و هکذا همه ما، همه شما، همه ملت و من. امیدوارم که این احساس و حس معاونت که پیدا شده است در همه قشرها، ما را زود جلو ببرد؛ و الحمد للَّه دارد هم با خوبی جلو میرود. و مطمئنیم که ان شاء الله این توطئهها هم تاثیری ندارد، و ملت وقتی یک مطلبی را خواست، خواستِ همه ملت باشد، هیچ قدرتی تحمیل به او نمیتواند بکند.