در رفعِ حُجُب کوش نه در جمعِ کتب

نامه به خانم فاطمه طباطبایی (اندرزهای اخلاقی- عرفانی)
۵ خرداد ۱۳۶۳/ ۲۴ شعبان ۱۴۰۴
عرفان, فلسفه,
در رفعِ حُجُب کوش نه در جمعِ کتب

شب گذشته اسماء کتب عرفانی را پرسیدی، دخترم! «در رفع حُجُب کوش نه در جمع کُتب»، گیرم کتب عرفانی و فلسفی را از بازار به منزل و از محلی به محلی انتقال دادی یا آنکه نفس خود را انبار الفاظ و اصطلاحات کردی و در مجالس و محافل آنچه در چَنته داشتی عرضه کردی و حضار را فریفته معلومات خود کردی و با فریب شیطانی و نفس اماره خبیثتر از شیطان محموله خود را سنگین‌تر کردی و با لُعبه ابلیس مجلس آرا شدی و خدای نخواسته غرور علم و عرفان به سراغت آمد که خواهد آمد، آیا با این محموله‌های بسیار به حُجُب افزودی یا از حجب کاستی؟

خداوند -عزّ و جلّ- برای بیداری علما آیه شریفه مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْریه را آورده تا بدانند انباشتن علوم -گرچه علم شرایع و توحید باشد- از حُجُب نمی‌کاهد، بلکه افزایش دهد، و از حُجُب صغار او را به حُجُب کبار می‌کشاند. نمی‌گویم از علم و عرفان و فلسفه بگریز و با جهل عمر بگذران، که این انحراف است، می‌گویم کوشش و مجاهده کن که انگیزهْ الهی و برای دوست باشد و اگر عرضه کنی، برای خدا و تربیت بندگان او باشد نه برای ریا و خودنمایی که خدای نخواسته جزء علمای سوء شوی که بوی تعفّنشان اهل جهنم را بیازارد.