سیاست خارجه و خودکفایی

سخنرانی در جمع مسئولان وزارت امور خارجه (وظیفه و نقش این وزارتخانه)
صبح ۴ دی ۱۳۶۱/ ۹ ربیع الاول ۱۴۰۳
خودکفایی,
سیاست خارجه و خودکفایی

سفارتخانه‌ها اميدوارم كه حالا كه مال خودتان شده است و يك حاكمى بر سرتان نيست كه فشار بياورد كه چه بكنيد و بايد خودتان عمل بكنيد، سفارتخانه‌ها بايد سفارتخانه‌هايى باشند كه در صراط مستقيم انسانيت سير بكنند. صراط مستقيم انسانيت هم اين نيست كه ما نماز بخوانيم، بايد آن را هم بخوانيم، اما سفارتخانه بايد از تحت سلطه غير بيرون بيايد، تصرفاتى كسى بر او نداشته باشد، الّا خود دولت، الّا خود وزارت خارجه. يك راه باشد، نه اينكه بكشندش از اين طرف و از آن طرف؛ چنانچه پيشتر خوب، آن طور بود كه يا اين طرف مى‌كشيدند و مى‌بردندش يا آن طرف مى‌كشيدند و مى‌بردندش. گرفتاريهاى ما همين بود كه وابستگى طورى شده بود كه بازكردن اين وابستگى و برداشتن اين قيد از گردنها كار بسيار مشكلى بود. لكن بحمد اللَّه، تا كنون ملت ما و دولت ما موفق شده است و امروز هم بايد همين طور باشد؛ يعنى، در هر قدمى كه‌ برمى‌داريد، بايد فكر اين باشيد كه آيا اين قدمى كه ما برمى‌داريم رو به وابستگى است؛ شياطين ما را دارند وابسته مى‌كنند يا نه روى آزادى است و ما خودمان مى‌خواهيم اين كار را بكنيم؟
سفارتخانه‌ها هر كارى مى‌كنند بايد اين را قبلًا توجه بكنند كه ما داريم اين كارى را كه مى‌كنيم، آيا اين كار، ما را يك قدرى به وابستگى دارد نزديك مى‌كند يا ما را به رهايى و آزادى دارد نزديك مى‌كند؟ و همين طور ساير جاها. ما اگر به فكر اين باشيم كه خودمان كارهاى خودمان را انجام بدهيم، كشور مال خودمان است، زراعتش را خودمان بايد انجام بدهيم، فرض كن اداراتش را خودمان اداره بكنيم، كارگرى را خودمان بايد انجام بدهيم، وقتى اين احساس در انسان قوى شد، دنبال اين احساس مى‌رود انسان. پيدا كردن راه مشكل است، لكن بعد از پيدا كردن، پيمودنش آسان است. يك كسى كه در بيابان گم شده است، اين هى از اين راه مى‌زند، از آن راه مى‌زند و شايد تا ده سال هم اين طور وقتى برود، نمى‌تواند برسد به مقصد. اما وقتى افتاد در راهى كه اين ديگر راه، راهى كه مى‌رسد انسان به جايى، آن ديگر رفتنش نزديك است. يك كسى در بيابان است، يك قدرى از اين طرف مى‌رود مى‌بيند نشد يك وقت از آن طرف مى‌رود مى‌بيند نشد، تا اينكه بر مى‌خورد به راه اسفالت. وقتى برخورد به راه اسفالت، راه را پيدا كرده است، مى‌رود و مى‌رسد به مقصد.

الآن ما هم اين طور هستيم كه بحمد اللَّه، راه را پيدا كرده‌ايم و اين از بزرگترين چيزهايى هست كه براى ما موفقيت‌آميز بوده است و حاصل شده است و رفتنش آسان است، لكن همت مى‌خواهد. بايد همه همت كنيد، دست به هم بدهيد و تمام مردم با دولت، با ملت، با هم بجوشند و كوشش كنند به اينكه ما خودمان مى‌خواهيم كارهاى خودمان را انجام بدهيم و مى‌خواهيم خودمان با كفايت خودمان خودكفا باشيم. نه گندم را از خارج بياوريم، نه- فرض كنيد كه- چيزهاى خوردنى بياوريم و نه چيزهايى كه احتياج داريم؛ نه‌ پوشاك بياوريم، نه خوراك بياوريم، نه چيزهاى ديگر كه احتياج داريم در جنگ و در ساير جاها.