شاه بیش از ده سال است که فریاد از پیشرفت کشور میزند، در حالی که اکثریت ملت را در فقر و فاقه غوطهور ساخته. ظاهر تهران را آراسته و از دسترنج ملت برای عمال خود عمارات چند طبقه بنا میکند ولی در دهات و قصبات- که قسمت عمده جمعیت ایران را تشکیل میدهند- از مواهب اولیه زندگی خبری نیست، و اکنون وعده 25 ساله به مردم میدهد. ولی مردم آگاه ایران توجه دارند که این وعدههای او پوچ و عاری از حقیقت است. قدرت کشاورزی از کشور سلب گردیده، وضع کشاورزان و کارگران روز به روز وخیمتر شده و از صنعتی شدن مستقل و غیر وابسته جز اسمی نیست و نخواهد بود مگر اینکه به خواست خدای قادر این رژیم پوسیده تغییر کند