(محمدرضا پهلوی)کتاب «ماموریت برای وطنم» را نوشت و آن همه هیاهو راجع به ترقیات ملت و ترقیات اینها، خوب، مردم هم میدیدند که همه آن غلط است. همه جای ایران فقر است. همه جای ایران بیچارگی است. مردم خانه ندارند. مردم هیچی ندارند. آنجایی که معدن نفت است، روی این معادن همان مردم آنجا نشستهاند و گرسنگی میخورند. سر و پای برهنه راه میروند. گاهی من از آنجا که یک دفعه که عبور کردم از همان طرف اهواز اینها، از این دهات اطراف، از این راهی که ما میرفتیم و خط قطار عبور میکرد، از این اطراف، این بچهها، این سر برهنهها، این پابرهنهها هجوم میآوردند که یک چیز بگیرند از ما. آنجایی بود که مخزن نفتشان زیر پایشان بود و داشت میرفت جای دیگر.