شما دارای یک نفْس مجرد «۲» هستید که اگر چنانچه در خدمت اسلام، در خدمت خدای تبارک و تعالی باشید، آن نفْسِ شما نفْسِ طاهر، زکی و سعادتمند است؛ و هر جا که بشود و هر طور که بشود، آن نفْس زکیه سعادتمندْ سعادتمند است. در شکستها سعادتمند، در مردن [هم] سعادتمند است. مردن انسان، انسان طاهر، اول زندگی انسانی اوست. اینجا زندگی حیوانی است، زندگی محدود است. آن زندگانی انسانیِ غیر محدودْ مال یک عالَمِ غیر محدود است. اگر تصفیه کردید، اگر نفْس خودتان را تطهیر کردید، اگر اعمال خودتان را با قرآن کریم وفق دادید، با احکام اسلام وفق دادید، اگر اخلاق خودتان را اخلاق قرآن کردید، اگر نفْس خودتان را تصفیه کردید، باک از هیچ چیز نداشته باشید. مردن چیزِ سهلی است، چیز مهمی نیست. این است که حضرت امیر- سلام الله علیه- مولای همه میفرمود که من به موت آن قدر انس دارم که بیشتر از انسی که بچه به پستان مادرش دارد. «۳» برای اینکه او فهمیده بود که دنیا چیست و ما ورا چیست؛ فهمیده بود که موت یعنی چه. موتْ حیات است. ما شهید دادیم لکن شهیدان ما زندهاند؛ پیش خدا زندهاند، آنجا رزق میخورند؛ ابدی هستند آنها.