قضيه كشف حجاب يك مطلبى نبود كه اينها مىخواستند زنها را، مثلًا ده ميليون زن را بياورند در جامعه وارد كنند. اينها يك دستوراتى بود كه اينها مىگرفتند از خارج و براى اسارت ما اجرا مىكردند.
قضيهها، شايد شما هيچ كدامتان يادتان نباشد كه آن وقت چه كردند، كوچك بوديد. اما من تلخى اين كشف حجابى كه اينها كردند و اسمشان را بعداً «آزاد زنان و آزاد مردان» پسر رضا خان گذاشت، من تلخىاش باز در ذائقهام هست. شما نمىدانيد چه كردند با اين زنهاى محترمه و چه كردند با همه قشرها. الزام مىكردند هم تجار را، هم كسبه جزء را، هم روحانيت را، هر جا زورشان مىرسيد به اينكه مجلس بگيريد و زنهاتان را بياوريد در مجلس، بياوريد در مجلس عمومى، آن وقت اگر اينها تخلف مىكردند، كتك دنبالش بود، حرف دنبالش بود، همه چيزها و حرفها بود. و اينها مىخواستند زن را وسيله قرار بدهند از براى اينكه سرگرمى حاصل شود براى جوانها و در كارهاى اساسى اصلًا وارد نشود. طريقهاى مختلفى اينها داشتند براى اينكه اين جوانهاى ما را، اين دانشگاهيهاى ما را، همه اين قشرها را نگذارند به فكر خودشان بيفتند و به فكر مملكتشان بيفتند. از آن طرف همين مسئله كشف حجاب با آن فضاحتى كه اينها كردند و با آن رفتارى كه با زنهاى محترمه كردند و با آن رفتارى كه با روحانيون كردند در اين مسائل كه حتى به مرحوم آقاى كاشانى «1» آمدند تكليف كردند كه شما بايد وارد بشويد در اين مجلس، فرمودند كه شما بايد مجلس بگيريد، ايشان گفته بودند ... را كه فرمودند: گفته بودند آن مأمورها، كه از بالاها گفتهاند. گفته بودند من هم همان را مىگويم، حتى به اينها هم آمده بودند پيشنهاد كرده بودند. ديگر در شهرستانها، در دهات و همه جا حتى در قم، يك فضاحتى در قم در آوردند كه قابل ذكر نيست. و اين هم براى اين بود كه اين جوانها را، جوانهاى غافل، زن و مرد را وارد كنند در ميدان و سرگرمشان كنند به هم و از اساس مسائل اينها غافل باشند. همچو مراكز فحشايى كه اينها درست كردند كه از تهران تا آخر تجريش صدها مراكزى بود كه مال عشرتكده و امثال ذلك بود، همه اينها ديديد كه زنانه بود. لهذا، جوانهاى ما، ملت ما اصلًا ديگر توجه به مسائل اساسى كه بايد بكنند نداشت. نه مردش، نه زنش.