بی‌بند و باری به نام تمدّن

سخنرانی در جمع طلاب مدرسه فیضیه و مبلغان (راه الهی و راه شیطانی)
۷ تیر ۱۳۵۸/ ۳ شعبان ۱۳۹۹
نقشه‌های استعماری درباره زنان,
بی‌بند و باری به نام تمدّن

اسلام جلوى‌ شهوات را مى‌گيرد؛ اسلام نمى‌گذارد كه لخت بروند توى اين درياها شنا كنند. پوستشان را مى‌كند! با زن‌ها لخت بروند آن‌جا، و بعد زن‌ها لخت بيايند توى شهرها! مثل كارهايى كه در زمان طاغوت مى‌شد. همچو كارى اگر بشود، پوستشان را مردم مى‌كنند. مسلمانند مردم. نمى‌گذارند زن‌ها و مردها با هم داخل هم بشوند و توى دريا بريزند و به جان هم بيفتند. «تمدن» اين‌ها اين است! اين‌ها از تمدن اين را مى‌خواهند. اين‌ها از آزادى اين را مى‌خواهند! آزادى غربى مى‌خواهند. و آن اين است زن و مرد با هم لخت بشوند و بروند توى دريا [يا] بروند توى- نمى‌دانم- جاهاى ديگر شنا كنند! اين تمدنى است كه آقايان مى‌خواهند! اين تمدنى است كه در رژيم سابق تحميل بر مملكت ما شد، كه بعد از اينكه مى‌رفتند زن و مرد در دريا، زنها همان طور لخت و همان طور لخت مى‌آمدند توى شهر! مردم هم جرأت نمى‌كردند حرف بزنند. امروز اگر يك همچو چيزى بشود، اينها را ما خواهيم تكليفشان را معين كرد. و دولت هم معين كرد. البته دولت [به‌] طورى كه وزير كشور گفتند، گفتند ما جلويش را گرفتيم. اگر نگيرند، مردم مى‌گيرند. مگر مازندراني‌ها مى‌گذارند يا رشتي‌ها مى‌گذارند كه باز كنار درياشان مثل آن وقت باشد؟ مگر بندر پهلوى‌اى‌ها «1» مرده‌اند كه زن و مرد با هم در يك دريا بروند و مشغول عيش و عشرت بشوند! مگر مى‌گذارند اينها را؟ تمدن‌هاى اين‌ها اين است. آزادى‌اى كه آنها مى‌خواهند همين. اين جور آزادى! بروند قمار بكنند و با هم لخت بشوند و با هم [سرگرم عيش و نوش‌] بشوند ....