آن مقدار از آزادى كه براى مملكت ما در اين زمانها بود اين آزاديهاى تباهى آور بود. آزادند كه شُرْبِ خَمر كنند! آزادند قمار كنند! آزادند لب دريا زن و مرد با هم بريزند به جان هم! آزادند در اين مراكز فساد بروند. اينها آزادند. آنى كه آزاد نبود؟ آزاد نيستند كه يك قلم بر خلاف آنها و بنا بر مصلحت مملكت بنويسند؛ آزاد نيستند يك كلمه راجع به او بگويند. اين «آزاد زنان و آزاد مردان» درست مىگفت، اما آزادى چى بود؟ آن بود كه آنها مىخواستند، كه من از آن تعبير مىكنم به «آزادى وارداتى»، «آزادى استعمارى.» اينها نقشه بوده است.