قانون براى نفع ملت است، براى نفع جامعه است، براى نفع بعضى اشخاص و بعضى گروهها نيست. قانون توجه به تمام جامعه كرده است. قانون براى تهذيب تمام جامعه است. البته دزدها از قانون بدشان مىآيد و ديكتاتورها هم از قانون بدشان مىآيد و كسانى كه مخالفتها مىخواهند بكنند از قانون بدشان مىآيد، لكن قانونى كه مال همه ملت است و براى تهذيب همه ملت است و براى آرامش خاطر همه ملت است و براى مصالح همه ملت است، بايد محترم شمرده بشود. نبايد چنانچه يك قانونى بر خلاف نظر من بود، من بيايم بيرون و هياهو كنم كه من اين قانون را قبول ندارم، اين قانون خوب قانونى نيست. قانون خوب است، شماها بايد خودتان را تطبيق بدهيد با قانون، نه قانون [خودش را] با شما تطبيق بدهد. اگر قانون بنا باشد كه خودش را تطبيق بدهد با يك گروه، تطبيق بدهد با يك جمعيت، تطبيق بدهد با يك شخص، اين قانون نيست. قانون در رأس واقع شده است و همه افراد هر كشورى بايد خودشان را با آن تطبيق بدهند. اگر قانون بر خلاف خودشان هم حكمى كرد، بايد خودشان را در مقابل قانون تسليم كنند، آن وقت است كه كشور كشور قانون مىشود.
اگر يك جايى عمل به قانون شد و يك گروهى در خيابانها بر ضد اين عمل بخواهند عرض اندام كنند، اين همان معناى ديكتاتورى است كه مكرر گفتهام كه قدم بقدم پيش مىرود، اين همان ديكتاتورى است كه به هيتلر مبدل مىشود انسان، اين همان ديكتاتورى است كه به استالين انسان را مبدل مىكند. اگر قانون در يك كشورى عمل نشود، كسانى كه مىخواهند قانون را بشكنند اينها ديكتاتورانى هستند كه به صورت اسلامى پيش آمدهاند يا به صورت آزادى و امثال اين حرفها. اگر همه اين آقايان كه ادعاى اين را مىكنند كه ما طرفدار قوانين هستيم، اينها با هم بنشينند و قانون را باز كنند و تكليف را از روى قانون همهشان معين كنند و بعد هم ملتزم باشند كه اگر قانون بر خلاف رأى من هم بود من خاضعم، اگر بر وفاق هم بود من خاضعم، ديگر دعوايى پيش نمىآيد؛ هياهو پيش نمىآيد. اگر بنا باشد كه يك جايى دادستان بخواهد روى قوانين عمل بكند، ما بخواهيم بگوييم كه خير، ما دادستان را قبول نداريم، اين معناى ديكتاتورى است. ديكتاتورى همان است كه نه به مجلس سر فرود مىآورد، نه به قوانين مجلس و نه به شوراى نگهبان و نه به تأييد شوراى نگهبان و نه به قوه قضائيه و نه به دادستانى و نه به شوراهاى دادستانى و همين طور به همه ارگانها. قانون معنايش اين است كه [همه] چيزها [را] به حسب قانون اسلامى، به حسب قانون كشورى كه منطبق با قوانين اسلام است، همه را، وظيفهشان را قانون معين كرده. بعد از آنكه قانون وظيفه را معين كرد، هر كس بخواهد كه بر خلاف او عمل بكند، اين يك ديكتاتورى است