گریختن از جنگ

سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج (تغییر معانی الفاظ و اقتصاد ویران ایران)
۱۱ آبان ۱۳۵۷/ ۱ ذی الحجه ۱۳۹۸
ارتش شاهنشاهی,
گریختن از جنگ

در تبلیغات این بود که دیگر هیچ مملکتی در مقابل مملکت ما مثلًا کذا! آن وقت ظرفا می‌گفتند که «آن یکی که دو نداشت»، آن عبارت از آن چیزی بود که راجع به جنگی که اینها می‌خواستند بکنند و حفظ بکنند سرحدات را، اعلامیه اول بود، دیگر دومی نداشت! آن سه ساعت طول کشیده بود! وقتی رضا شاه به یکی از صاحب منصبها گفته بود چه، گفته بود که یک ربع هم نباید طول بکشد! ما چیزی نداشتیم، آنها همه چیز داشتند. سربازها را خودم توی خیابانهای تهران دیدم که راه افتاده‌اند همین طور، سربازخانه‌ها را رها کرده‌اند و راه افتاده‌اند توی خیابانها برای اینکه سرباز نبود، ارتش نبود. شما حالا خیال می‌کنید ما یک ارتشی دویست و پنجاه هزار یا سیصد و پنجاه هزار نفری داریم که ارتش است برای ما؟ الفاظ همان الفاظ است که در همه ممالک استعمال می‌شود، از صاحب‌منصبش گرفته تا پایین، الفاظش همان الفاظ است ولی محتوایش را وقتی که ملاحظه کنید محتوا ندارد؛ عوض شده همه چیزها. باقیش هم شما به همین ترتیب‌.