این چیزی که الآن محل بحث ما هست، و مورد احتیاج همه ما هست، این امری است که در راس امور واقع شده است. این امری است که اساس مملکت شماست. او این است که بروید و تمام اطراف خودتان را، تمام ملت را آشنا کنید به اینکه قانون اساسی را باید به آن رای بدهید. و ملاحظه کنید، رای بدهید. البته آزادید هر رایی دلتان میخواهد بدهید، اما بیتفاوت نباشید نسبت به سرنوشت مملکت خودتان، نسبت به اسلام، نسبت به ملت. نسبت به کشور بیتفاوت نباشید. گوش نکنید به این حرف اینها که قانون اساسی خوب نشده، و محتوایش چه است. اینها تمام در نظر دارند که نگذارند که شما رای بدهید به قانون اساسی، و شما را بیتفاوت کنند یا بدبین کنند. اینها آنها هستند که طرز فکرشان این است که اسلام اصلًا عقب افتاده است، اینها طرز فکرشان این است. یک عدّه زیادشان هم هستند که اجیرند، اجرت میگیرند برای این طور کارها، برای اینکه بنویسند، برای اینکه بگویند، برای اینکه بروند اطراف و شلوغکاری کنند. تمام مطلبشان این است که شما دیدید که در رفراندم راجع به جمهوری اسلامی کارشکنی میکردند که رای داده نشود. بعضی صندوقها را سوزاندند، و بعضی جاها را با تفنگ جلوگیری کردند که رای ندهند مردم. بعد از آنکه آنجا شکست خوردند، دنبال این رفتند که مردم رای ندهند راجع به وکلایی که، خبرگانی که میخواهند ملاحظه کنند، دستشان از آن کوتاه شد. دنبال این هستند که مردم رای ندهند برای قانون اساسی. اینها همان مردمیاند که با اساس مخالفاند. و شما اشخاصی هستید که بچههایتان را، جوانهایتان را دادید برای اینکه اسلام را زنده بکنید. شما تابع امیر المومنیناید، نه تابع مکتبهای انحرافی که اصل این مسائل را کار ندارند، و توجه به آن ندارند.
باید همه ما در این زمانی که احتیاج دارد اسلام به شما جوانها، پیغمبر اکرم احتیاج دارد به شما، الآن امیر المومنین احتیاج دارد به شما، رفع کنید این احتیاجش را. احتیاج این است که بیتفاوت نباشید نسبت به مملکتتان. احتیاج این است که قانون اساسی، اساس مملکت شماست. بیتفاوت نباشید که بروید سراغ کارتان، بنشینید که فرض کنید که میخواهم یک خیاطی بکنم، یا یک کار دیگری بکنم. سرنوشت مملکت شماست، سرنوشت مذهب شماست، سرنوشت کشور شماست، سرنوشت ملت شماست، بیتفاوت نباشید!