آن چیزی که موجب زحمت آقایان است، این است که ما راجع به آتیه صحبت کنیم، گذشته گذشته است. الآن یک واقعیتی است و آن اینکه مجلس رای اعتماد داده است به نخست وزیر. این یک واقعیتی است که در قبال همه ما واقع شده است، و این سه وضعی که در مجلس آمده است که رای ممتنع و رای مخالف و رای موافق، اینها همه برای این بوده است که تشخیص دادند این مطلب را، در آن هم صحبتی نیست. صحبت این است که آیا از این به بعد مخالف میخواهد کارشکنی بکند برای دولت، به ترتیب غربیاش میخواهد عمل کند؟ برای اثبات اینکه ما راست گفتیم، میخواهد اسلام را شکست بدهد، میخواهد جمهوری اسلامی را شکست بدهد؟ یا اینکه عقل اقتضا میکند که حالایی که در مقابل این امر واقع شده است، اینکه عقیدهاش این است که به طور شایسته عمل نشده است و از این بهتر میشد عمل بشود، هدایت کند، کمک کند که به طور شایسته عمل بشود که در دوره آتیه همه رای بدهند، نه اینکه کارشکنی کند، و خدای نخواسته در یک همچو موضع حساسی که ما واقع هستیم دولت را به شکست برساند، و این از اموری است که بر خلاف اسلام است، بر خلاف مصالح کشور است و بر خلاف مصالح خودتان است. اگر شما اعتقاد به اسلام دارید و عقیده دارید- چنانچه دارید- و اعتقاد دارید که باید کشور با قدرت پیش برود و در این موضع در جنگ پیروز بشود، راه برای ابرقدرتها بسته بشود و کشور ما قوی بشود، باید کوشش کنید در تایید، نه کوشش کنید در انتقاد. انتقاد سالم باید بکنید، این هم در پیشرفت مسائل موثر است.
انتقاد سالم و راهنمایی دولت در همه کارهایی که میخواهد انجام بدهد، اینها از اموری است که لازم است. اما اینکه خدای نخواسته، یک وقت برای اینکه اثبات کنید مطلب خودتان را راجع به دولت، بخواهید کارشکنی بکنید، دولت را به شکست وادار کنید، ملت را تضعیف کنید، دولت را تضعیف کنید، اسلام را به شکست برسانید، این یک مطلبی است که الزاماً باید جلوش گرفته بشود و من امیدوارم این جور نباشد.