همین مناجات شعبانیه...

سخنرانی در جمع مسئولان نظام (برکات ماههای رجب، شعبان و رمضان)
صبح ۷ خرداد ۱۳۶۲/ ۱۵ شعبان ۱۴۰۳
عرفان,
همین مناجات شعبانیه...

و چه بسا مسائل عرفانی که در قرآن و این مناجاتهای ائمه اطهار سلام اللَّه علیهم و همین مناجات شعبانیه مسائل عرفانی هست که اشخاص، فلاسفه، عرفا تا حدودی ممکن است ادراک کنند، بفهمند عناوین را، لکن آن ذوق عرفانی چون حاصل نشده است نمی‌توانند وجدان کنند. آیه شریفه در قرآن: ثُمَّ دَنی‌ فَتَدَلَّی‌ فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ اَوْ اَدْنَی‌»
خوب، مفسرین، فلاسفه در این باب صحبتها کردند، لکن آن ذوق عرفانی کم شده است. الهی هَبْ لِی کَمالَ الْانْقِطاعَ الَیْکَ وَ انِرْ ابْصَارَ قُلُوبِنا بِضِیاء نَظَرِها الَیْکَ حَتّی‌ تَخْرِقَ ابْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ الَی مَعْدِنِ الْعَظَمَهِ وَ تَصیرَ ارواحُنا مُعَلَّقَهً بِعِزّ قُدْسِکَ الهی وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نادَیْتَهُ فَاجابَکَ وَ ناجَیْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ «2» اینها عناوینشان را خیال می‌کند انسان، خوب، ما هم می‌دانیم. نه عارف و نه فیلسوف و نه دانشمند نمی‌توانند ذوب کنند چی هست مساله. مسئله فَصَعِقَ لِجَلالِکَ که مبداش قرآن است: و خَرَّ موسی‌ صَعِقاً «3»، مسئله‌ای است که انسان گمان می‌کند که خوب افتاد غش کرد «صَعِقَ» یعنی غش کرد، اما این غش چی بوده است؟ غش حضرت موسی چی بوده است؟ این مسئله‌ای نیست که غیر موسی بفهمد. یا: دَنی‌ فَتَدَلّی‌ را، این مسئله‌ای نیست که‌ غیر آن کسی که «دنُوّ» «1» پیدا کرده است بتواند فهم کند، ادراک کند، ذوب کند. یا همین جملاتی که در این مناجات بزرگ است و بعض جملات دیگری که در آن هست، مسائلی است که به حسب ظاهر سهل است و واقعاً ممتنع است. ریاضات بسیار می‌خواهد تا انسان بتواند بفهمد که ناجیته [با فتح تا] نه ناجیته [با ضم تا]، «ناجَیتَه» این چی است؟ خدا با آدم مناجات می‌کند، چی است مناجات؟ چه خواسته‌اند ائمه؟ این از دعاهایی است که من غیر از این دعا ندیدم که روایت شده است همه ائمه این دعا را، این مناجات را می‌خواندند، این دلیل بر بزرگی این مناجات است که همه ائمه این مناجات را می‌خواندند. چی بوده است این؟ بین آنها و خدای تبارک و تعالی چه مسائلی بوده است؟ هَبْ لِی کَمالَ الْانْقِطاعِ الَیْکَ کمال انقطاع چی است؟ وَ بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرّی «2»؛ خوب، آدم به حسب ظاهر می‌گوید خوب، همه چیز با اوست. اما وجدان این مطلب که هیچ ضرری به ما نمی‌رسد الا به دست اوست، هیچ منفعتی نمی‌رسد الّا به اوست، اوست ضارّ و نافع، اینها چیزهایی است که دست ماها از آن کوتاه است. و دعا کنید که خدای تبارک و تعالی به ما توفیق بدهد که در این ماه شریف و ماه شریف رمضان از این مسائل هم یک حظی و لو یک جلوه کوچکی در دلها و قلبهای ما واقع بشود، و لا اقل مومن به این بشویم که قضیّه «صَعِقَ» چه قضیه‌ای است. مومن به این بشویم که مناجات خدا با انسان چی هست. مناجات را مومن بشویم به آن، انکار نکنیم، نگوییم اینها حرفهای درویشی است. همه این مسائل در قرآن هست به نحو لطیف و در کتب ادعیه مبارکه ما که از ناحیه ائمه هدی وارد شده است، همه این مسائل هست، نه به آن لطافت قرآن، لکن به نحو لطیف. آن هم و همه اشخاصی که بعدها این اصطلاحات را به کار برده‌اند فهمیده و نفهمیده از قرآن و حدیث گرفتند، و ممکن است که اصل مسندش هم درست ندانند؛ البته به حقیقت‌اش هم کم آدمی است که می‌تواند پی‌برد تا چه رسد به اینکه ذایقه روح بچشد این را. چشیدن ذایقه یک مسئله فوق این مسائل است.