روزی شاید بیشتر از صد تا گاهی سیصد تا گاهی دویست تا نامه برای من میرسد، با اینکه من کارهای نیستم، و در آن شکایت میکنند، شکایات از همه این ارگانهایی که هست. من نمیخواهم بگویم شکایات همه صحیح است، بسیاریش هم نامربوط زیاد توی آن هست، لکن باید این مطلب که یک توطئهای هست برای شکایت درست کردن، این توطئه از شوفرهای تاکسیها و اتومبیلهای دیگر، اتوبوسها و اینها شروع میشود تا هر جایی که یک جمعیتی با هم مجتمع هستند. در بین اینها افرادی هستند که اینها مامورند برای اینکه شایعه درست کنند و پراکنده کنند. میگویند در تاکسیها تا مینشینیم یک کسی شروع میکند یک حرفی از، مثلًا از یک عالم یا از علما یا از یک کمیسیون یا از مجلس شورا یا از کذا. الآن همه اینهایی که اشتغال به یک کاری دارند، چه دادگاههایی که به قضاوت و به رسیدگی به امور قضایی مشغول هستند و چه این هیاتهایی که برای اینکه زمینها را مثلًا، آن زمینهایی که مشروع است تقسیم کنند، و چه جهاد سازندگی و جهاد دیگر و گروههایی که هستند، اینها در بینشان یک افرادی نفوذ کرده است که این افراد یک کاری انجام میدهند. و دستجاتی که مربوط به همین افراد هستند آن را دامنمیزنند و بزرگش میکنند. و شما یک وقت چشمتان را باز میکنید که همه این ارگانهای دولتی و اسلامی از مجلس گرفته تا دادگاهها و تا همه جا به واسطه تبلیغات اینها مُشوَّه میشود روحشان؛ یعنی جمهوری اسلامی که عبارت از این چیزهایی است که حکومت است و مجلس است و سایر ارگانها، این را میخواهند مشوّش کنند. و به دنیا بفهمانند که این هم همان رژیم شاهنشاهی است، این هم مثل همان رژیم است، همه چیزش مثل همان رژیم است. میآیند میگویند که زمینهای مردم و باغات مردم را غصب میکنند و هیچ جا هیچ کس هم دخالت در این امر نمیکند.