به حضرت صادق بعضی میگفتند آقا- حضرت صادق شغلش خیلی بود. شغل معنویش زیاد بود و کار تبلیغاتی و کار تعلیماتیاش زیاد بود، مع ذلک، خودش تشریف میبرد به حسب این نقل و در آن جایی که داشت، کار میکرد- به او عرض کردند که خوب، این را به ما واگذار کن. فرمود: من میل دارم که کاری که میخواهم برای خودم بکنم، حرارت آفتاب را در بدن خودم حس کنم. «۴» این چقدر ارزش میدهد که یک نفر، که در زمان خودش شخص اول بود و دارای آن مقامات بود، خودش کار میکند و تعلیم میدهد که ارزش کار چی است!