هر روز با بهانه‌ای مردم را به هم می‌ریزید و وادار به راهپیمایی می‌کنید

سخنرانی در جمع اقشار مختلف مردم (انقلاب اسلامی و محاسبات جهانی)
۷ اردیبهشت ۱۳۵۸/ ۲۹ جمادی الاول ۱۳۹۹
فتنه,
هر روز با بهانه‌ای مردم را به هم می‌ریزید و وادار به راهپیمایی می‌کنید

ما می‌خواهیم به خواست خدا پیش برویم. ما می‌خواهیم این نهضت را به جلو برانیم تا برای این مملکتْ رفاه، زندگی سعادتمند دنیایی و آخرتی تحقق پیدا بکند. این شیاطین نمی‌خواهند این مسائل تحقق پیدا بکند.
این شیاطین از اسلام ترسیده‌اند؛ قدرت اسلام را فهمیدند ...؛ قدرت ایمان مردم را فهمیدند؛ قدرت اتحاد کلمه را فهمیدند. حالا درصدد برآمده‌اند که جمهوری اسلامی را در نظر مردم سبک کنند. می‌گویند چه شد؟ چه می‌خواهید بشود؟! شما نمی‌گذارید که ما قدمهای بعد را برداریم. شما بین مردم- بین کشاورزان- می‌روید و افساد می‌کنید که کشاورزی تحقق پیدا نکند. دولت ما می‌خواهد کشاورزی را به راه بیندازد، ملت ما هم، لکن شما نمی‌گذارید. شما خائنین نمی‌گذارید. دولت ما می‌خواهد کارخانجات را راه بیندازد تا رفاه حاصل بشود، تا چرخ مملکت به راه بیفتد، شما شیاطین نمی‌گذارید. ما می‌خواهیم این وحدت کلمه تا آخر محفوظ بماند.
ما می‌خواهیم این نهضت به ثمر برسد آن طور که دلخواه اسلام است؛ آن طور که خدای متعال می‌خواهد. شما شیاطین فتنه‌انگیزی می‌کنید؛ با هر روزش یک بهانه‌ای، در هر روز یک بهانه‌ای به دست می‌آورید و مردم را به هم می‌ریزید و وادار به راهپیمایی می‌کنید. شما هستید که نمی‌گذارید آنچه که باید تحقق پیدا بکند. «چه شد» یعنی چه؟ بگذارید، ببینید چه خواهد شد.
برادران من! برادران تبریزی! برادران فارس! برادران اصفهانی! برادران دیگر که از جاهای مختلف به این مکان تشریف آورده‌اید! ضمن تشکر از همه شما باید عرض کنم بیدار باشید، توجه داشته باشید! نقشه‌های محیلانه اینها را نقش بر آب کنید. نگذارید این فتنه گرها در بین مردم بیفتند و صفوف ما را متفرق کنند. صف واحد باشید: صَفاً کَاَنَّهُم بُنیَانٌ مَرصُوصٌ. «۱»
این سد عظیمی که آن سد عظیم را شکست حفظ کنید. این قطره‌هایی که به صورت سیل بنیانکن درآمد، این واحدهایی که همچون سیل عظیمی تمام موانع را از سر راه برداشت حفظ کنید. با این سیل عظیم به پیش بروید و همه بنیانهای ظلم و ستم را منهدم کنید.
این دستهای خائن را قطع کنید. در کارخانه‌های خودتان راه ندهید این خائنین را. اینها به حال شما و به حال ملت دلسوزی ندارند. اینها از اسلام می‌ترسند. اینها قدرت اسلام را لمس کردند؛ فهمیدند که اسلام چیست؛ فهمیدند در مقابل اسلام ابرقدرتها نمی‌توانند بایستند نمی‌خواهند این نهضت به آخر برسد.