ما در اين انقلاب، پيروزيهاى فوق تصور داشتيم و مظلوميتهايى زياد. بزرگتر پيروزى، تحوّل يك رژيم 2500 ساله مستكبر و ستمگر به يك رژيم اسلامى [بود] كه در راه اسلام مىخواهد قدم بردارد و ان شاء اللَّه، بر مىدارد. و براى خاطر همين پيروزى عظيم كه به دست ملت و برادرهاى ارتشى و ژاندارمرى و پاسبانهاى شهربانى كه همه متصل شدهاند به ملت و اين پيروزى را به دست آوردند، براى خاطر همين پيروزى كه دنبالش قطع ايادى ستمكاران دنيا از ايران [بود] و اميد آنكه از جهان باشد، ما مورد ظلم زياد واقع شديم؛ ظلم از طرف ابرقدرتها كه منافع خودشان را از دست دادهاند در ايران و از دست رفته؛ احتمال مىدهند در ساير كشورهاى اسلامى و كشورهاى مستضعف-هست- از آنها خيلى بعيد نبود؛ براى اينكه آنها از اسلام سيلى خوردهاند و اين سيلى را نمىتوانند تحمل كنند. از اين جهت، به مخالفت با ما برخاستهاند و به مخالفت با رژيم جمهورى اسلامى كه تمام مقصدش اين است كه احكام اسلام [را] در اين كشور پيادهكند. اين سيلى كه خوردهاند آنها، موجب اين شد كه از همه اطراف به ما هجوم بياورند و ايادى خودشان را از داخل و خارج تجهيز كنند براى سركوبى اين جمهورى اسلامى؛ يعنى، براى سركوبى اسلام. آنها به حسب موازين خودشان، به خودشان حق مىدهند كه مخالفند.