شما به بن بست رسیدید! اشتباه میکنید. مملکت اسلام که به بن بست نمیرسد. همین مردم، همین پیرزنها و پیرمردها و جوانها و بچهها، از این بنبستها بیرون میآورند این مملکت را. شماها به بن بست رسیدید، میگویید خوب، چه بکنیم؛ بگذارید اسلام نباشد تا ما باشیم! بگذارید ایران نباشد، شما ایستادهاید تا پای اینکه ایران نباشد! دست بردارید از فضولیها! برای خدا کار بکنید. برای خدا آرامش بگیرید. برای خدا دعوت به آرامش بکنید. برای خدا توی سر هم نزنید.
...بترسید از اینکه یک وقت یک انفجاری حاصل بشود و همه ما را به باد فنا بدهد. از این بترسید شما! مغرور نشوید به اینکه من آن هستم که فلان کار، چیز بود، رستم یلی «۵» بود در کذا! مغرور نشوید.
این مردم اسلام را میخواهند. اگر پایتان را از اسلام کنار بگذارید این طلبهای که اینجا نشسته با کمال قوا با شما مخالفت میکند. همه ملت اسلام هم اسلام را میخواهند.