اگر طغیان در کسی شد که مردم او را پذیرفتهاند، در عالمی شد که مردم آن عالم را پذیرفتهاند، در سلطانی شد که مردم آن سلطان را پذیرفتهاند، در روسایی شد که مردم آنها را پذیرفتهاند، این گاهی یک کشور را به فساد میکشد و گاهی کشورها را به فساد میکشد. این طغیانها که موجب این است که کشورهایی به تباهی کشیده بشود برای این است که تزکیه نشده است کسی که زمام امور به دستش است.
... کسانی که در یک مقامی هستند، چه مقامهای پایین و چه مقامهای بالا، اگر بخواهند مملکت اصلاح بشود، اگر بخواهند این کشور آرامش پیدا بکند، آنها باید آرامش را از بالا شروع کنند؛ از پایین آرامش نمیشود حاصل بشود. باید اشخاصی که زمامدار امور هستند، هر نحو زمامداری، باید از آنجا آرامش را شروع کنند. آرامش آنها کشور را به آرامش میکشد و اگر خدای نخواسته طغیان کنند، طغیان آنها کشور را به هلاکت میکشاند.