شما دیدید که صبح آن روزی که مرحوم آقای بهشتی و آن هفتاد نفر مظلوم در آنجا، آن طور به وضع فجیع شهید شدند، مردم فرق کردند؛ یکدفعه تمام صحبتها برگشت. آنهایی که فریاد [میزدند،] همانهایی که بهشان تزریق کرده بودند که این آدم چطور و کذا و کذاست و آن طور برای ایشان شعار به ضد ایشان میدادند، یکدفعه شعارها برگشت و به نفع ایشان شد؛ یعنی، به نفع اسلام شد. حزب شما هم معرفیاش آن طوری که در آن وقت میکردند، همین طورها بود که این حزبی است که حزب حاکم و انحصار طلب و کذا و کذا و چنان [است.]
... اما من که شماها را میشناختم و میدیدم این طوری نیست مساله و مقصد شما اسلام است، خوب، من گاهی هم به اشخاص میگفتم که صحیح نیست. در هر صورت، شهادت آقای بهشتی و این هفتاد نفر مظلوم یکدفعه متحول کرد مردم را به اینکه کم کم بیدار شدند. الآن بعضی از آن اشخاص که در آن وقت چیزهایی- مثلًا- میگفتند، برگشتهاند و پشیمان شدهاند و اظهار ندامت میکنند، و توبه میکنند و مثل قضیه تائبین شده است الآن، و هر قصهای که واقع میشود این طور است.