این معنا که شما میگویید که تشر زده آقای کارتر و ما را خواسته بترساند، این نظیر همان تشری است که آن حیوان میزند و ما هم بنا نداریم بترسیم. یک قومی میترسند که برایشان مردن یک مساله باشد. شما یک مقداری باشید توی این مردم. همینهایی که اینجا الآن فریاد دارند میزنند. یک مقداری توی اینها باشید ببینید که اینها منطقشان چیست؟ اینها میگویند که ما میخواهیم که شهید بشویم. همین امروز که در روزنامه من دیدم این عیال مرحوم آقای مفتح میگوید که ما افتخار میکنیم که یک شهید دادیم. یک مردمی که بانوانش این طور باشند که به شهادت سرپرستشان آن هم یک چنین سرپرستی افتخار بکنند و بسیاری از این زنها که جوانشان را از دست دادند میآیند پیش من میگویند که ما باز هم داریم. باز هم داریم که تقدیم کنیم. یک چنین ملتی را آقای کارتر از نظامی میترساند؟!