شما قوهتان بیشتر از قوای سید الشهداء است. قوایی نداشت در مقابل آن قوه [ولی] پاشد قیام کرد، مخالفت کرد، چه کرد، تا کشته شد. آن هم میتوانست اگر تنبل بود- نعوذ بالله؛ میتوانست بگوید که تکلیف شرعی من نیست. از خدا میخواستند آنها که سید الشهداء ساکت باشد و آنها به خرسواری خودشان سوار باشند. از قیام او میترسند. او «مُسْلم» را فرستاده که مردم را دعوت کند به بیعت تا حکومت اسلامی تشکیل بدهد؛ این حکومت فاسد را از بین ببرد. اگر او هم سر جای خودش مینشست و در مدینه وقتی که مردک میآمد میگفت که بیعت کن، میگفت بسیار خوب سلّمه الله تعالی! نعوذ بالله اگر یک همچو چیزی میگفت، از خدا میخواستند؛ خیلی هم احترامش میکردند، دستش را هم میبوسیدند.