سر بعثت رسول اکرم تزکیه امت است و تعلیم و تربیت امت. آن هم تعلیم تمام قشرهای تعلیم که کتاب و حکمت تمام قشرهای تعلیمات را واجد است. بعد از آنکه تعلیم و تربیت را ذکر کرده است، ذکر علمای سوء را میفرماید: آنهایی که علم را آموختهاند لکن عمل به آن علم نمیکنند و با بدترین وجه از آنها اسم برده است: مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَوریهَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ الحِمَارِ یَحْمِلُ اسفَاراً مَثَل آنها که عالِم شدهاند لکن علم در آنها اثر خودش را نگذاشته است مَثَل الاغی میماند که بارش کتاب باشد! وقتی که علم در انسان تاثیر نکند و انسان را انسان نکند، این حمل کتاب، چه در سینهها باشد و چه در پشت باشد! مَثل اینها، مَثَل آن اشخاصی هست که، مَثَل حیوانی هست، مَثل الاغی هست، که کتاب به دوش او باشد: همان طور که کتاب برای آن حیوان هیچ فایده ندارد، این علمی که دنبالش تعهد نباشد، دنبالش عمل نباشد، دنبالش رشد فکری نباشد، دنبالش هدایت مردم نباشد، این نظیر همان است که به دوشش کتاب باشد، بلکه به دوش یک حیوان و یک الاغ کتاب باشد.