مصیبت مسلمین بسیارش از دولتهای اسلامی سرچشمه میگیرد. دولتهای اسلامی که باید با هم همصدا باشند، همفکر باشند، همه از یک دیانت، صاحب یک کتاب، و همه هم میبینند که با اختلافاتی که بینشان هست دیگران نتیجه میگیرند، درد را میدانند، لکن دنبال دوا نمیروند؛ بلکه هر روز اختلافاتشان بیشتر میشود و جدایی از هم بیشتر پیدا میکنند. و دولتهای بزرگ هم حرفشان همین است که ماها از هم جدا باشیم، و بلکه با هم دشمن باشیم و اشتغال پیدا کنیم به حال هم، و آنها استفاده کنند.
باید مسلمین فکر اساسی برای خودشان بکنند و دولتهای اسلامی فکر اساسی بکنند، فکر این نباشند که چند روزی که هستند مرفَّه باشند و دارای سلطه بر کشور خودشان و این درد تفرُّق را خودشان دوا کنند؛ و الّا هیچ علاجی دیگر نیست در کار، و هیچ مجلس و هیچ کنفرانس و هیچ اجتماعی نخواهد داشت. من از خدای تبارک و تعالی خواستارم که مسلمین را عموماً و دولتهای اسلامی را خصوصاً بیدار کند؛ و بر مشکلات خودشان غالب بشوند و اسلام آن طور که هست در ممالک اسلامی تحقق پیدا بکند، آن طور که در صدر اسلام بود.
بله، یکی از مشکلات که باز مسلمین گرفتارش هستند، مشکله دولت و ملت است و دولتها- در آن قدری که ما اطلاع داریم و شما هم مطلع هستید- دولتهایی هستند که با ملتشان تفاهم ندارند. معامله دولتها با ملتها، معامله دشمن با دشمن است. ملت پشت میکند بر دولت؛ و دولت میخواهد تحمیل کند بر ملت. از این جهت، ملتها پشتوانه دولتها نیستند؛ بلکه معامله دشمن با دشمن میکنند، و این موجب ضعف دولتهاست.