با این سرنیزهها نمیشود آرام کرد ملت را. با سرکوبی نمیشود راضی کرد مردم را. آنها دنبال این هستند که راضی کنند مردم را؛ آرام کنند مردم را. مگر امکان دارد که به زور راضی بکنند کسی را؟ یا با سرنیزه آرام کنند؟ با سرنیزه موقتاً میتوانند سرکوبی کنند که- مثلًا موقتاً- صدایی درنیاید لکن فایده ندارد.
خوب بر فرض اینکه صداها در نیاید، اعتصابات را چه میکنند؟ الآن ایران به شکل تعطیل درآمده؛ یعنی در همه چیز الآن اعتصاب هست. با سرنیزه میتوانند که مردم را، همه را سرِ کار ببرند و همه چرخها را راه بیندازند؟! اینها دیگر شکست خوردهاند. این دولت نظامی از اول معلوم بود شکست خورده است لکن حالا هم فهمیدند که شکست خورده است. حالا دارند با تفنگ و مسلسل و اینها میخواهند مردم را آرام کنند؛ اعتصابات را مثلًا بشکنند. این امکان ندارد....
شما یک عده ناراضی، یک مملکتِ ناراضی درست کردهاید! اگر کسی بتواند یک مملکت را اداره کند که این قدر ناراضی پیدا نمیکند. شما نمیتوانید اداره کنید! وقتی نتوانستید، همه ناراضی. تاجر بروی ناراضی؛ کاسب بروی ناراضی؛ اداری بروی ناراضی؛ ارتش بروی ناراضی....
شما همه موظفید که مطالب ایران را بگویید برای مردم. بگویید برای این اروپاییها، برای این امریکاییها. مطالب را به آنها بگویید، حالی شان کنید که مملکت ایران وضعش این است. یک مملکت ناراضی الآن پیدا شده؛ و این مملکت ناراضی با دست امریکا و شوروی و با نوکری محمد رضا خان پیدا شده است.