تکلیف استنکار در قیام و نهضت

سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج (قیام برای خدا پیروز است)
۱۱ آذر ۱۳۵۷/ ۱ محرّم ۱۳۹۹
تحول اجتماعی,
تکلیف استنکار در قیام و نهضت

اینکه حضرت ابی عبد الله- علیه السلام- نهضت کرد و قیام کرد با عدد کم در مقابل این، برای این [بود] که گفتند تکلیف من این است که استنکار کنم از این، نهی از منکر کنم. اگر یک حاکم ظالمی بر مردم مسلط شد، علمای ملت، دانشمندان ملت باید استنکار کنند، باید نهی از منکر کنند. در عین حالی که می‌دانست، یعنی به حَسَب قواعد هم معلوم بود، به حَسَب قواعد هم یک عده کمی که آن وقتی که همراهانشان همه با هم بودند می‌گویند چهار هزار نفر بودند لکن شب آنها رفتند، یک عدد بسیار کم هفتاد- هشتاد نفری، هفتاد و دو نفری ماند، در عین حال او تکلیف می‌دید برای خودش که باید او با این قدرت مقاومت کند و کشته بشود تا به هم بخورد این اوضاع؛ تا رسوا بکند این قدرت را با فداکاری خودش و این عده‌ای که همراه خودش بود. چون دید که یک حکومت جائری است که بر مقدرات مملکت او سلطه پیدا کرده است تکلیف خودش را- تکلیف الهی خودش را- تشخیص داد که باید نهضت‌ کند و راه بیفتد برود و مخالفت بکند و اظهار مخالفت و استنکار بکند؛ هر چه خواهد شد. در عین حالی که به حَسَب قواعد معلوم بود که یک عدد این قدری نمی‌تواند با آن عده‌ای که آنها دارند، مقابله کند لکن تکلیف بود. این یک سرمشقی است از برای شما و ما که اگر عددمان هم کم بود باید باز استنکار کنیم برای اینکه یک کسی آمده است و سلطنت اسلامی ایران را گرفته است.