اسلام هم این جور نبوده. هیچ، هیچ رژیمی در عالم این طور نیست که هرج و مرج باشد. جامعه توحیدی، جامعه توحیدی به آن طور که من عرض کردم یک امر مطلوبی است که همان طوری که در بدن انسان یک جامعه توحیدی است، اگر یک ملتی این طور شد، خودش را نگه میدارد. شما دیدید که یک حدودی ملت ما با هم منسجم شدند و غلبه کردند بر همه چیز. اگر همه قوای انتظامیه و همه قشرهای ملت از روحانی تا دانشگاهی تا بازاری تا کارگر تا زارع، همه اینها اگر چنانچه منسجم بشوند به هم،- با عین- در عین حالی که مراتب محفوظ است بین خودشان، لکن منسجم باشند با هم، مجتمع باشند با هم، یک بدن، حال یک بدن پیدا کنند، همان طوری که بدن انسان جامعه توحیدی است، جامعه هم یک بدن بشود، اگر این طور بشود، آسیب دیگر برنمیدارد این. این معنای جامعه توحیدی، به این معنا صحیح است. این معنای صحیح جامعه توحیدی است. اگر در یک کلامی، برای آدمی که ملتفت بوده است مسائل را، یک کلمه جامعه توحیدی واقع شده است مقصود این است.