این نهضتی که ایران بپا کرده است به آخر برسانیم. دست اجانب را از این خزاین ملی کوتاه کنیم، و دست اجانب را از مسائل دینیمان کوتاه کنیم، و این اختناقی که از همه اطراف بر ما سلطه داشت و [شدید] بود، این اختناق را از بین ببریم و مملکت برای خودمان باشد، خودمان ادارهاش بکنیم. خودمان [بسازیم]، نمیتوانید اداره [بکنید؟!]مگر دزدی باید کرد؟ حتماً باید یک دزدی باشد تا بتواند اداره کند؟! این همه مردم امین که ما داریم در خارج کشور، در کشور که اینها همه تحصیل کرده، همه جهات را میدانند، در خارج تحصیل کردند، مطّلع هستند، امین هم هستند، یک «دزد» ی را برمیداریم یک «امین» ی را جایش میگذاریم، مملکت به هم میخورد؟! «خیر، باید مسئله انتقالْ قانونی باشد»! این، این قدر ادراک نمیکند که مساله، مسئله انقلاب است نه مسئله یک رژیمی با رژیم دیگر! مسئله انقلاب است.