این یک عده اقلیتی که ایستادهاند در مقابل سی و پنج میلیون جمعیت و آرائشان را دیدید که در رفراندم اول همه قوا را روی هم گذاشتند، باز صدی هشتاد با ما بود. حالا با اینکه یک مقداری را بازی دادند و قهر کردند، حالا هم صدی نود باز رای مثبت دادند.
دنیا نظر میکند که این آدمها چه میگویند در مقابل یک ملت. این مردم چه میگویند در مقابل ملتی که همه ایستادهاند، و هر روز فریاد دارند میزنند که- بعد از تصویبش هم دارند فریاد میزنند- که ما همین قانون اساسی را میخواهیم؟ این چند نفر آدم چه چیزی میگویند در مقابل این ملت؟ چه حرف حسابی دارند؟ چرا باید اینها یک همچو فکر معوجی داشته باشند که یک عده معدود اقلیتی که یاغی هستند قیام بر ضد حکومت اسلامی کردند، یاغیگری کردهاند، یک همچو عده معدودی میخواهند بر همه ملت ما حکومت کنند. مگر حکومت محمد رضا غیر از این معنا بود که یک عده معدود میخواست دیگران را تحت سلطه قرار بدهد؟ حالا هم همینها نظیر او هستند. و از ریشههای او هستند. چه میگویند اینها در مقابل یک ملت که زن و مردش خون دادند، و بچه دادند، و جوان دادند، و یک حکومت اسلامی میخواهند درست کنند.