اگر این یک نهضت ملی بود، نه شما این قدر فعالیت میکردید و نه ما و نه سایر ملت. ملت اسلام را میخواهد، ملت کشور خودش را هم که میخواهد برای اسلام است. از بچههای کوچک تا پیرمردها همه فریاد اسلام میزدند. و این نهضت برای همین صبغه اسلامیاش، و برای همین که مقصد اسلام بود و قیام بر ضد طاغوت، قیام بر ضد کسانی که اسلام را میخواستند بشکنند و کارهایی کردند که اسلام را میخواستند به فراموشی بسپارند، یک قیامی بود که خدای تبارک و تعالی مدد فرمود که شما جمعیتی که همه متفرق بودید، همه از هم جدا بودید، همه با هم مجتمع شدید؛ ارتشیها که بر ضد ما بودند متصل شدند؛ آنهایی که اصلش کاری به این مسائل نداشتند وارد شدند؛ آنهایی که اگر کار داشتند کم کار بودند پر کار شدند؛ و همه با هم یک مقصد. همه با هم یک مقصد. یعنی از مرکز تا شعاع آن طرف، تا آخر مملکت، از آن طرف هم تا آخر از این طرف، و از آن طرف هم تا آخر، همه با هم یک چیز میگفتند. یعنی در بیابانها هم اگر شما میرفتید از یک چوپان میپرسیدید که تو چه میخواهی؟ میگفت که جمهوری اسلامی. این یک مسئله الهی بود؛ خدایی بود. یعنی خدا تایید کرد شما را.