پس دو جهت در این پیروزی بود: یکی اینکه برای خدا [بود] فریاد به اینکه «الله اکبر» و ما برای خدا میخواهیم این کار را بکنیم، جمهوری اسلامی میخواهیم. یکی هم اینکه با هم مجتمع بودند. یکصدا بودند. بچه کوچولو و پیرمرد هشتاد ساله، یکجور حرف میزدند، و دشمنهای ما این دو تا سنگر را هدف کردند. از اوّلی که این سد رژیم سابق شکست، دشمنها سر درآوردند و یک دستهشان راجع به جهت اسلامی شروع کردند کارشکنی. درست توجه کنید که این دو تا مطلب هر دویش مشهود ماست که مورد حمله واقع شده. جهت اسلامیتش مورد حمله واقع شد. گفتند، اسلامی نمیخواهیم، همان جمهوری! این حمله به جهت اسلامیتش بود که زیر بار اسلامش میخواستند نروند. برای اینکه آن کارشناسها فهمیده بودند که این پیروزی از اسلام است. مردم برای جمهوری نمیآیند به شهادت برسند. مردم برای اسلام میگویند ما شهید میخواهیم بشویم. الآن هم میگویند، کفن میپوشند برای اسلام، نه کفن برای جمهوری، برای جمهوری دمکراتیک.