آقای پاپ یک کسی را فرستاد اینجا و با ما مذاکره کرد و نظرش این بود که ما این اشخاصی را که در این لانه جاسوسی، جاسوسی میکردند رها کنیم. ما مسائلی را با آقای پاپ در میان گذاشتیم و جرایمی که در اینجا واقع شده بود و محتمل است که مثلًا به ایشان درست نرسیده باشد، به وسیله فرستادهاش برای ایشان شرح دادیم و گله کردیم از ایشان که شمایی که یک پدر روحانی خودتان را حساب میکنید و خودتان را نایب مسیح، عیسی مسیح میدانید باید آن طوری که عیسی مسیح رفتار میکرد، شما بکنید. اگر عیسی مسیح الآن بود پیش ما، آقای پاپ و سایر روسای روحانی احتمال این را میدادند که او متصل بشود به کارتر و به شاه مخلوع و این ملت مظلوم را رها کند؟! این احتمال را آقای پاپ یا سایر روحانیون مسیح، روحانیون همه مذاهب این را احتمال میدادند که اگر عیسی مسیح بیاید در بین ماها، این به طایفه مظلومین متصل میشود یا به طایفه ظالمها؟ ما مظلومین که پنجاه سال جوانهای ما کشته شدهاند، ذخایر ما برده شده است، فرهنگ ما به تباهی کشیده شده است، اختناق در این مملکت واقع شده است، همه چیز در زیر سلطه این پدر و پسر از بین رفته است و حالا ملت ما قیام کرده است و او را کنار گذاشته است و آقای کارتر هم او را برده است، مجرم ما را برده است و آنجا نگه داشته است و ما از او مطالبه میکنیم که این مجرم ما را بدهد. این اشخاصی هم که گروگان هستند در اینجا، اینها هم معلوم نیست پیش ما که اصلش اینکه مامور سفارت باشند. سفیر که اینها نیستند.
کاردارشان هم که در اینجا نیست. اصل اینکه اینها از اجزای سفارت باشند و از دیپلماتها باشند، این پیش ما اصلًا ثابت نیست. بلکه خلافش بیشتر واضح است. این عده را ما عقیدهمان این است که اینها آمدهاند اینجا فقط برای جاسوسی و برای اینکه مملکت ما را به تباهی بکشند. و شواهد زیاد الآن در همین لانه جاسوسی هست. خوب، ما اگر چنانچه عیسی مسیح- سلام الله علیه- تشریف بیاورند و این مطالبی را که ما به پاپ گفتیم، خدمت ایشان عرض بکنیم، ایشان ترتیب اثر به حرف ما نمیدهند؟! ایشان طرفداری از کارتر میکنند؟! طرفداری از شاه میکنند؟! یا طرفداری از این ملت مظلوم میکنند؟ اگر اعتقاد ایشان این است که نه، این طرفداری از ظالم میکند، این خلاف مذهب مسیح است.