یک قصه هم قصه بعضی ائمه جمعه و بعضی از علمای بلاد است که با دخالتهای بیمورد خود در امور دولت، اسباب این میشوند که مردم از آنها کنار گیرند. اگر مردم از روحانیون کنار گیرند، موجب میشود که روحانیون شکست بخورند، و اگر روحانیون شکست بخورند، جمهوری اسلامی شکست میخورد. این مطلب را بارها گفتهام که روحانیون باید وضعی ارشادی داشته باشند، نه اینکه بخواهند حکومت کنند. کاری نباید بکنیم که مردم بگویند اینها دستشان به جایی نمیرسید، حالا که رسید دیدید این طور شدند. استبداد دینی خود تهمتی است که از کنارش نباید گذشت. رادیوها مرتب از آن سخن میگویند و ما را به خودکامگی متهم میکنند. روحانیون نباید کاری کنند که شاهد دست دشمن بدهند. دخالت ما باید نهی از منکر و امر به معروف باشد.