آنکه مطرح هست، آن قدرتی است که برای اشخاص از غیب پیدا میشود، و آن قدرت بحمد الله الآن هست، و آن طوری که برای ما ذکر میکنند الآن در ارتش و در سپاه پاسداران و در سایر قوای انتظامی و نظامی ما آن قدرت هست. همچنین هست که اگر چنانچه، دَم مرگ هم باشند، مع ذلک فریادشان به الله اکبر بلند است و حمله میکنند. چند نفر معدود در یک پایگاهی هستند و بودند آن وقت، و از آن طرف آن جمعیت زیادی که در کردستان بود و حمله میکرد. اینها با جمعیت کمی جواب آنها را میدادند. برای اینکه، اینها اتکال به خدا داشتند و آنها اتکال بر خدا نداشتند. پس ارتش ما نباید بگوییم که یک ارتشی است که مثل ارتشهای دیگر است. ژاندارمری ما هم مثل ژاندارمری دیگر است. سپاه پاسداران ما هم مثل قوای مسلح دیگران است. این صحیح نیست. برای اینکه سپاه دیگران، ارتش دیگری برای کی جنگ میکند؟ ارتش عراق برای صدام حسین. کدام عاقل است که برای صدام حسین جان خودش را بدهد؟ که چه بشود؟ ارتش ما حجت دارد. میگویند که ما اگر بمیریم پیش خدا میرویم. این روحیه است که مقدّم میدارد. این روحیهای که عقیده ایمانیاش این است که من اگر کشته بشوم، یک توفیقی است برای من، و من میروم در جوار رحمت الهی. این روحیه است که ما را پیروز کرده، و ارتش ما هم این روحیه را بحمد الله دارند. و سایر قوای مسلحه ما هم از قبیل پاسدارها و ژاندارمری و شهربانی و همینهایی که در حال نظم و انتظام هستند.