جوانهای ایران با انگیزه دارند خودشان را به جبهه میرسانند و به شهادت، و شهادت را فوز عظیم میدانند. این شهادت فوز عظیم دانستن نه از باب اینکه کشته شدن است، خوب، کشته شدن، طرف ما هم کشته میشود، از باب این است که این انگیزه برای اسلام است. وقتی انگیزه برای اسلام شد، دیگر لذت دارد نه غم، منتها ما چون ناقص هستیم و نرسیدیم به آن مقامی که باید برسیم، از این جهت تلخی داریم. ما البته تلخیها داشتیم به حسب این وضع روحیای که داریم. از ما اشخاص بزرگ شهید شده است به دست اشخاص پلید، و خانوارها، خانوادهها، اطفال اینها الآن دارند کشته میشوند و این برای ما سخت است، برای ما دشوار است، لکن وقتی انگیزه را ملاحظه کنیم و غایات اعمال را ملاحظه کنیم و اگر بفهمیم این مقاصدی که انبیا داشتند و آن کارهایی که انبیا کردند و آن کارهایی که در صدر اسلام واقع شده است چه جور بوده است، برای ما سهل میشود؛ یعنی، خوف از بین میرود، تلخی مبدّل به لذت میشود، ناگواری مبدل به گوارایی میشود. و هر چه طرف این انگیزه پیش برویم و این مطلب روحی را بر خودمان تزریق کنیم و با مجاهدت پیش برویم، این اسباب این میشود که هیچ تلخی، ما در دنیا نبینیم مگر آن چیزی که مخالف اسلام است. آنی که مخالف اسلام است برای ما تلخ باشد و آن چیزی که برای اسلام است برای ما شیرین باشد.