اگر ارتش و سایر قوای مسلح از نصرت معنوی الهی برخوردار نبودند پس این امر خارق العاده چگونه تحقق یافت؟ آری فرق بسیاری است بین جوانانی که شب را با مناجات و قرائت قرآن و نماز و نیایش به سر میبرند و حمله را با ذکر خدا و الله اکبر شروع میکنند، با آنان که شب را با معصیت خدا و روز را در جنگ با خدا آغاز میکنند. فرق است میان آن سنگرها که کتاب خدا و نهج البلاغه و کتابهای دعا در آن است، با آن سنگرها که بنا به گفته فاتحان، ابزار قمار و شراب و مسکرات و بدتر از آن در آنها یافت میشود. و فرق است میان آنان که با اعتقاد به اینکه صاحب الزمان- روحی فداه- فرمانده آنهاست و جنگ میکنند، و آنان که صدام عفلقیِ ابرجنایتکار فرمانده آنان است. و فرق است میان آنان که خود را برادر ملت مسلمان عراق میدانند و هرگز به خود اجازه نمیدهند که به شهرها یا روستاهای برادر خود تجاوز کنند، با آنان که هر روز به هر شهر و دهکده، هر چند عربنشین، که بتواند، آتش گشوده و با دعوی جنگ برای عربیت، کودکان و زنان و پیرمردان بیگناه را قتل عام میکنند. فرق است میان آنان که با اسرای جنگی خویش که در حال جنگِ با آنان به اسیری در آمدهاند چون برادران خویش رفتار میکنند، با آنان که با اسرایی که از ایران گرفتهاند و اکثر آنها مردم عرب روستاها یا شهر بوده و در جنگ دخالت نداشتهاند آن چنان دژخیمانه رفتار میکنند که از ترس رسوایی بیشتر اکنون نیز نتوانند خویشاوندان و نزدیکان آنان را برای ملاقات بپذیرند.