رعایت اخلاق در شهرها

سخنرانی در جمع مسئولان کاروانهای حج (وظیفه حجاج و روحانیون کاروانها
صبح ۳۱ مرداد ۱۳۶۱/ ۲ ذی القعده ۱۴۰۲
جنگ و احکام فقهی آن, قوای مسلح و دفاع مقدس, رزمندگان اسلام,
رعایت اخلاق در شهرها

من باید بگویم اخطب خطبای عرب، صدام است که به این شکستها، پیروزی می‌گوید؛ افتخار می‌کند.
از حرفهایی که تازگی زده است، این است که اگر ایران بخواهد شهرهای ما را چه‌ بکند و فلان، ما جزیره خارک را چه خواهیم کرد. معلوم می‌شود تا حالا می‌توانسته بکند و نکرده! خوب، همه مردم، همه دنیا تو را می‌شناسند که تو هر کاری که بتوانی، می‌کنی. اگر یک جنایتی نکنی، از باب این است که نمی‌توانی بکنی. تو اگر می‌توانستی که جزیره خارک و مراکز اسلامی ما را بمباران کنی، می‌کردی. این قدر که حالا می‌کنی، بیشتر از این از دستت نمی‌آید. آن کنار نشسته‌اید با توپهای دور برد می‌زنید، آبادان را هر روز می‌زنید، هر روز دزفول را می‌زنید، نمی‌دانم کجا، این جاها را، هر جا [را] دستتان می‌رسد. شما نمی‌توانید انجام بدهید، نه اینکه اگر ما انجام بدهیم، شما انجام می‌دهید. ثابت کردند اینها که ما، آن چیزهای، نورافکنهای هوایی را فرستادیم برای بصره، ارتش ما فرستاد برای بصره، خوب اینها می‌توانستند توپ هم بفرستند، می‌توانستند گلوله توپ هم، موشک هم می‌توانستند بفرستند. اینکه نفرستادند، برای اینکه آن تربیت این ارتش و این سپاه، غیر تربیت آن چیزی است که سپاه آنها و ارتش آنها دارد. آنها تربیتشان تربیت کفر است و نانجیبی است، اینها تربیتشان تربیت اسلامی است که نمی‌خواهند این کارها بشود. تو می‌گویی: من می‌کنم، نمی‌توانی بکنی؛ اگر می‌توانستی تا حالا کرده بودی، اگر می‌توانستی همه جزایر، همه جاهایی که ما داشتیم به باد فنا بدهی، همه را تا حالا داده بودی؛ نتوانستی. تا حالا هر چه توانستی، کردی و همه‌اش هم خیانت بوده و جسارت بوده و همه‌اش هم خرابی بوده، آن هم خرابی منازل مردم مستضعف و مردم فقیر و مستمند.