با کدامین سنجشها و معیارها میتوان «فتح مبین» را تحلیل کرد، و با کدامین معادلات میتوان ارزیابی نمود نبرد نابرابری که یک طرف آن قدرت شیطانی مجهز به تمام ابزار جنگی سبک و سنگین و برخوردار از پشتیبانی بیدریغ ابرقدرتها و اکثر دولتهای منطقه که با دست باز و روی گشاده تمام امکانات خویش را در اختیار آن قرار دادهاند و تمام بوقهای تبلیغاتی جهان نیز از آن پشتیبانی نمودهاند و همه جهاتِ تقویت در آن موجود بوده است، و طرف دیگر قوای مسلحی که ولادت او پس از انقلاب و پیروزی آن بود و ارتشش تازه از زیر سلطه مستشاران آمریکایی و فرماندهان ستمشاهی نجات پیدا کرده و از رژیم طاغوتی به رژیم اسلامی انسانی انتقال یافتهاند، و سپاه پاسدارانش و بسیجش از متن ملت برخاسته و تازه تفنگ به دست گرفته و دانشگاههای نظامی آن چنان ندیدهاند و از ابزار جنگیِ کامل برخوردار نبوده، و تمام اسباب ظاهریِ ضعف در آن موجود بوده است و تنها ایمان به خداوند و عشق به شهادت در راه اسلام و روح ایثار و فداکاری، ابزار نبرد نابرابر اینان بود، و در ظرف قریب به یک هفته آن چنان قوای عظیم شیطانی را در هم کوبید و آن چنان طومار ارتش مجهز برخوردار از آرایش را در هم پیچید که فوج فوج قوای دشمن با همه تجهیزات، تسلیم یا فراری و یا مقتول گردیدند. کدام روشنفکران تحلیلگر و دانشگاهِ جنگ رفتگانِ متفکر این پیروزی معجزهآسا را توجیه میکنند؟ اگر ارتش و سایر قوای مسلح از نصرت معنوی الهی برخوردار نبودند پس این امر خارق العاده چگونه تحقق یافت؟