اگر اینهایی که یادشان است جنگ جهانی دوم -که به ما هیچ مربوط نبود، ما سرپل بودیم، سر راه بودیم- آمدند گرفتند اینجا را و به مجردی که گرفتند، همه چیز نادر شد، دیگر هیچ پیدا نمیشد.حالا بحمد الله پیدا میشود. گاهی -فرض کنید- یک چیزی کم یافت بشود این را نباید ما هی بگوییم که ما چه بکنیم، مردم بگویند ما چه بکنیم. خوب، مردم که دیدند این مسائل را، مردم که دیدند این گرفتاری را، مردم که شنیدهاند گرفتاریهای جاهای دیگر را، خوب، برای چه شکایت میکنند؟ بحمد الله فراوانی است؛ یعنی، گرسنگی نیست توی کار، این طور نیست که مردم نان پیدا نکنند، این طور نیست که مردم ارزاق را نتوانند پیدا کنند، کمیاب گاهی میشود، اما آن هم ارزاق عمومی کمتر کمیاب میشود. یک دفعه میخواهند آقایان که- آنهایی که توقع دارند و هی شکایت میکنند- یک دفعه از آن حال انقلابی برگردند به یک حال آرامشی که هیچ کسی در هیچ جا به ما کار نداشته باشد. خوب، مایی که الآن مواجه هستیم با تمام قدرتهای عالم، همه از هر طرف به ما فشار میآورند، همه از هر طرف به ما میخواهند ظلم بکنند، مع ذلک، دولت ایران و ملت ایران این طور سرپای خودش ایستاده، در خودش جنگ است، یک سال و نیم است که جنگ است. هر وقت جنگ باشد در یک جایی، همه جایش به هم میخورد. جنگ است و همه جا آرامش هست. مناطق جنگی هم بحمد الله با قدرت دارند پیش میروند.