بنا بر این، از من تا آقا، تا همه اقشار ملت، الآن پاسداری از اسلام به این معنا [ست] که همچو پاسداری بکنیم که بهانه دست این اشخاصی که بهانه گیر هستند و جرم من را و جرم شما را پای مکتب حساب میکنند، یک همچو بهانهای دست اینها ندهیم. از خودمان پاسداری کنیم. بدانیم که ما تحت مراقبت دشمن هستیم؛ تحت مراقبت دوست هستیم؛ تحت مراقبت اولیای خدا هستیم؛ تحت مراقبت خدا هم هستیم. عالم محضر خداست، الآن ما در محضر خدا هستیم. خدا همه جا هست؛ حضور دارد. اگر خلافی بکنیم، در حضور خدا خلاف کردیم؛ در محضر خدا خلاف کردیم. و با ادعای به اینکه جمهوری اسلامی است و الآن هم رژیم رژیم جمهوری اسلامی است، اگر خدای نخواسته ما به وظایفی که باید پاسدار عمل کند [عمل نکنیم]، من هم پاسدارم، آقا هم پاسدار است، و شما همه، همه ملت اسلام پاسدار اسلامند: کُلُّکُم رَاعٍ و کُلُّکُم مَسئول «۱» همه باید رعایت بکنند، همه مسئول هستند، اگر بنا باشد که خدای نخواسته در یک قطعه از زمان که حساسترین قطعات زمان است بر کشور ما و بر اسلام، اگر خدای نخواسته از پاسدار، چه پاسدار روحانی، که آنها هم همه پاسدارند- روحانیون- و چه شما آقایان که پاسدار هستید، اگر از این دو قشر پاسدار اشتباه و خطایی واقع بشود، اینهایی که دشمناند پای اسلام حساب میکنند. دوستها نه، دشمنها پای اسلام حساب میکنند و مکتب ما را میکوبند، و این یک مسئولیت بزرگی است برای همه. این طور نیست که من خیال کنم یا شما خیال کنید که خوب، من معصیت کارم و بینی و بین الله مثلًا چه. نه مساله این نیست. مساله مکتب است؛ مساله اسلام است. الآن ما در یک وقتی واقع شدیم که حیثیت اسلام دست ماهاست.