من امیدوارم که این زحمتهایی که جوانهای ما میکشند، [پاداش] اینها نظیر [پاداش] همان جوانهایی [باشد] که در صدر اسلام زحمت میکشیدند و دنبال این نبودند که از مردم به آنها یک مرحبایی گفته بشود، یا یک اجرتی بگیرند. گاهی همین لشکرهایی که در صدر [اسلام] بودند و آن طور زحمتها را میکشیدند در تاریخ ثبت است که گاهی این قدر فقیر بودند که در حال جنگ، شبانه روز با یک خرما زندگی میکردند، گاهی از این هم بدتر میشد، که یک خرما را این آدم میگذاشت دهنش، همین که احساس میکرد شیرینی را، از دهانش در میآورد میداد آن یکی، آن هم به آن یکی، آن به دیگری، و هکذا؛ ولی خدمت کردند برای اسلام، و اسلام را عظمت دادند و گسترش دادند و حالا رسیده است به ما، حالا نوبت ماهاست پاسدارهای ما، شما آقایان، همه، از اینکه مثلًا در اینجا جبران نمیشود هیچ ابداً افسرده نباشید، خوب، اعمالی که برای خداست جبران ندارد، مگر آنکه خدا [پاداش] بدهد. یک عمل صالحی که برای خدا باشد همه این دنیا هم جبران آن نیست.