شما میدانید که اگر یک مملکتی در اقتصاد، خصوصاً این رشته اقتصاد که نان مردم هست در این احتیاج به خارج پیدا بکند، و یک احتیاج مبرمی که نتواند خودش اداره کند خودش را، و باید دیگران او را اداره کنند، این وابستگی اقتصادی، آن هم در این رشته، موجب این میشود که ملت ایران، مملکت ایران، تسلیم بشود به دیگران. اگر امریکا موفق بشود در این مطلبی که الآن پیش آورده است که همه قدرتها را دور خودش جمع کند و حصر اقتصادی بکند نسبت به ایران، ان شاء الله موفق نمیشود. لکن ما باید طرف احتیاط را بگیریم. اگر خدای نخواسته، موفق بشود و ایران را در حصر اقتصادی از جهات مختلفه قرار بدهد که یک جهتش هم همین قضیه خواربارهایی است که ما احتیاج به آن داریم، خوب، ما قاعدتاً نمیتوانیم دیگر مقاومت کنیم، و این یک ضربهای است که به نهضت ما میخورد که ضربه به اسلام است. پس تکلیف همه ماها هست که هر کس به هر مقداری که قدرت دارد در این امر کوشش کند. در امر زراعت، در امر دامداری، هم دولت باید کمک کند و هم مردم باید به هم کمک کنند و هم کار بکنند مردم. مردم باید مشغول کار بشوند. یک مملکتی است که احتیاج به نیروی کار دارد اگر این نیرو به خدمت دیگری کشیده بشود- به کارهای دیگر کشیده بشود- این موجب این میشود که نتوانند این حاجتی که ملت دارد برآورده کنند. پس در راس همه چیزها این است که یک کشوری راجع به ارزاقش محتاج نباشد به خارج. راجع به گوشتش و راجع به نانش و راجع به این طور چیزهایش محتاج نباشد.