شمایی که میروید در کردستان و فداکاری میکنید، این فداکاری در دنیا عوض ندارد که شما عوض بگیرید. اگر توی ذهنتان آمد برویم یک عوضی بگیریم، معلوم میشود برای خدا نبوده، برای دنیا بوده. اگر قضیه تقسیم اموال است، این معلوم شد مال دنیا بوده که حالا میخواهند تقسیم اموال بکنند. در جنگ «حنین» که مسلمین پیش بردند و غنایمی به دست آوردند، پیغمبر اکرم- صلی الله علیه و آله و سلم- تمام این غنایم را داد به همین اهالی مکه و ابو سفیان و امثال اینها، همه غنایم را به آن کسانی که مخالفش بودند داد.
بعضیها گله کردند که آخر مثلًا چه، ما هم بودیم، فرمود که شما حاضر نیستید که آنها شترها را ببرند و شما پیغمبر همراهتان باشد؟ آنها شتر بردند، قسمت شما پیغمبر است. حیف است انسان فداکاری بکند، آن وقت شتر بخواهد. «۴» شما که الآن بعضیتان در، شاید خودتان هم بودید در کردستان، و آن وقایع کردستان و آن فداکاریها، حالا که برگردید شتر میخواهید؟! برای خودتان یک چیزی میخواهید؟! چیزی میتواند مقابل این فداکاری باشد؟! بگذرید از این علایق. اینها، این علایق همهاش ظلمت است. همان ظلماتی است که خدا میفرماید: وَ الّذینَ کَفَرُوا اولیاوُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ الِیَ الظُّلُماتِ
فطرت همه بر نورانیت است، فطرت شما فطرت نورانی است، فطرت توحید است. به دست خود ما آن فطرت به جهالتها، به ظلمات کشیده میشود.